بر اساس آخرین آمار رسمی شهرداری در سال ۹۳، در تهران بیش از ۱۸ هزار کیلومتر کابل برق (در کنار بیش از ۱۲ هزار کیلومتر شبکه برق روشنایی معابر که البته هوایی هستند) و حدود ۱۲۰کیلومتر لولهکشی گاز در زیر زمین دفن شده است. لولههایی که روزانه بیش از ۱۴ میلیون متر مکعب گاز طبیعی در آنها جریان دارد و گفته میشود با زلزلهای ۵ تا ۶ ریشتری منفجر شده و زلزلهای را رقم میزند که خسارت و قدرت تخریب آن برای بیش از ۱۲۵ هزار مشترک گاز خانگی، چندین برابر خود زلزله خواهد بود. به بیانی، ابزاری که در حالت عادی، از ضروریات زندگی امروزی ما هستند، در کسری از ثانیه به ابزاری برای قتلعام شهروندان تبدیل میشوند.
به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵، روزنامه اعتماد نوشت: دو سال قبل، توفان تهران باعث شد خسارتهای مالی و جانی زیادی به شهروندان وارد شود. این حادثه و غافلگیر شدن نهادها و سازمانهای متولی باعث شد تا موضوع به صحن شورای شهر و حتی دادستانی کشیده شود. در تمام این جلسات، مدیران ارشد شهرداری و ستاد بحران از کمبود امکانات و لزوم هماهنگی شهرداری با سازمانهای شهری داد سخن دادند و در نهایت مقرر شد تا شهرداری ستاد بحران خود را تجهیز کند و با تعاملی که با سایر سازمانهای مرتبط دارد، زمینه را برای مدیریت یکپارچه بحران فراهم کند.
یکسال گذشت، توفانی دیگر رخ داد. شهر باز هم خسارت دید. باز هم مدیران ستاد بحران و شهردار تهران به شورای شهر آمدند و باز هم مقرر شد تا شهرداری ستاد بحران خود را تجهیز کند و با تعاملی که با سایر سازمانهای مرتبط دارد، زمینه را برای مدیریت یکپارچه بحران فراهم کند! یکسال دیگر هم گذشت، به مصداق ضربالمثل تا سه نشه، بازی نشه، اینبار تهران نه به خاطر توفان، که به خاطر انفجار یکی از لولههای گاز اصلی زیر زمین شوک زده شد و باز هم خیلیها خسارت دیدند. باز هم شهردار و رییس ستاد بحران به صحن شورا آمدند و… . انگار قرار نیست قصه تکراری حوادث تهران و اقدامات ناهماهنگ سازمانهای ذیصلاح به این زودیها تمام شود.
قصهای دردناک که قربانیان آن مردم و همشهریان ما هستند. اما مروری بر پرونده این حوادث منهای نحوه عملکرد سازمانهای مرتبط، حاوی نکاتی بس تاملبرانگیز و خطرناک است. اینکه تهران ۶۴۰ کیلومتر مربعی، روی معدنی پر از مواد منفجره آرمیده است. معدنی که هر لحظه امکان انفجار آن وجود دارد. انفجاری که میتواند برای جمعیت ۱۲ میلیونی آن صحرای محشری به معنای واقعی باشد. منتها در این محشر کبری به جای صدای چکاچک شمشیرها و رجزخوانیها، صدای انفجار لولههای گاز و شعلههای بلند آتش است که دنیا را جلوی لشکر تهرانیان تیره و تار میکند. چرا که پایتخت بزرگ کشورمان روی معدن دینامیتی متشکل از لولههای گاز، آب، کابلهای برق و تلفن و… قرار گرفته که در صورت بروز هر حادثه بزرگ غیرمترقبهای میتواند نه تنها زندگی شهروندان را مختل کند که حتی با انفجار ناشی از لولههای گاز و کابلهای برق، کشتاری بیشتر از کشتار ناشی از حادثه غیر مترقبه رخ داده، را موجب شود.
براساس آخرین آمار رسمی شهرداری که به سال ۹۳ برمیگردد، در تهران بیش از ۱۸ هزار کیلومتر کابل برق (در کنار بیش از ۱۲ هزار کیلومتر شبکه برق روشنایی معابر که البته هوایی هستند) و حدود ۱۲۰کیلومتر لوله کشی گاز در زیر زمین دفن شده است. لولههایی که روزانه بیش از ۱۴ میلیون متر مکعب گاز طبیعی در آنها جریان دارد و گفته میشود با زلزلهای ۵ تا ۶ ریشتری منفجر شده و زلزلهای را رقم میزند که خسارت و قدرت تخریب آن برای بیش از ۱۲۵ هزار مشترک گاز خانگی، چندین برابر خود زلزله خواهد بود. به بیانی، ابزاری که در حالت عادی، از ضروریات زندگی امروزی ما هستند، در کسری از ثانیه به ابزاری برای قتلعام شهروندان تبدیل میشوند. همان جهنمی که «شهران» نمونه کوچکی از آن بود و به گفته شهردار تهران خدا خواست که اتفاقی در آن رخ ندهد. اما توصیف کاملی از این صحرای محشر مستلزم داشتن اطلاعات کاملی از شهر زیرزمینی شبکههای خدمات شهری است. اینکه هر کدام از این شبکههای زیر زمینی چقدر وسعت دارند یا اینکه آیا اصولا نقشه جامعی از جانمایی و نحوه قرار گرفتن این خطوط در دل زمین وجود دارد یا خیر؟
ورود شورای عالی شهرسازی به بحث شبکههای زیرزمینی شهری
پیروز حناچی، دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری درگفتوگو با «اعتماد» با تایید خطرات شبکههای زیرزمینی برای تهران میگوید: متاسفانه ما لیست و نقشههای درست و بهروزی از خطوط لولههای گاز، آب و برق و… نداریم. نقشههایی هم که وجود دارد اکثر قدیمی هستند و نمیتوان به آنها اطمینان کرد.
وی با ذکر اینکه عمق کارگذاری لولههای گاز چندان زیاد نیست و همین مساله میتواند باعث افزایش ریسک انفجار آنها شود، میگوید: از سویی نقشههای تجهیزات زیرزمینی، سهبعدی نیست و درست به همین دلیل نمیتوان در مواقع بحران به آنها اتکا کرد. به عقیده حناچی، باید با استفاده از سیستم GIS نقشههای جدید تجهیزات زیر زمینی طراحی و تدوین شود چرا که نقشههای موجود عملا غیرکارآمد هستند.
معاون وزیر راه و شهرسازی، با انتقاد از شهرداری برای اینکه اطلاعاتی که در اختیار دارد را در اختیار نهادهای دیگر قرار نمیدهد در ادامه میگوید: شهرداری تهران با صرف هزینهای گزاف، یک بانک اطلاعاتی با عنوان رصدخانه شهر تهران را احداث کرده است و اطلاعات بخشهای مختلف شهری از جمله نقشهها و اطلاعات تجهیزات زیرساختی شهر را جمعآوری کرده ولی این اطلاعات را در اختیار هیچکدام از نهادهای ذیربط قرار نمیدهد. به قول معروف اطلاعات را در داخل گنجه گذاشته و در آن را قفل کرده است. درحالی که این اطلاعات و آمار برای شهر تهران حیاتی است.
وی با اشاره به نقش شهرداری به عنوان متولی بحث رویارویی با بحرانهای شهری گفت: باید سازمانهای مرتبط با این زیرساختهای شهری موظف شوند تا اطلاعات خود را در اختیار شهرداری قرار دهند چراکه این مدیریت شهری است که باید در مواقع بحرانی وارد عمل شود و بحران را کنترل کند. در نقطهای مانند شهران، تمام زیرساختهای شهری گاز، آب و برق و… در یکجا به هم رسیده بودند که نتیجه آن انفجاری بود که شاهد آن بودیم. درحالی که اگر این تجهیزات به درستی کار گذاشته میشد و نقشه آن وجود داشت یا اصلا چنین اتفاقی رخ نمیداد یا در صورت وقوع، بهسادگی و در کمترین زمان ممکن مهار میشد.
دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری همچنین از ورود شورای عالی شهرسازی و معماری به این بحث و تشکیل جلسهای با حضور شهردار تهران و مدیران شهری و مسوولان سازمانهای ذیربط خبر داد و گفت: در این جلسه به دنبال آن هستیم تا بین مسوولان هماهنگی و وحدت رویهای ایجاد کنیم تا اطلاعاتشان را در اختیارمدیریت شهری قرار دهند و مدیریت شهری هم خود را موظف بداند که فعالانهتر در اینگونه حوادث ورود پیدا کند.
اما در هر صورت وی عمیقا بر این باور است که اگر هرچه زودتر فکری برای جانمایی و بهروز کردن نقشههای تجهیزات زیرساختی تهران نکنیم باید منتظر بروز فاجعهای غیرقابلتصور در هنگام بروز زلزله یا حوادثی از این دست باشیم.
شهردار تهران: پایتخت در حوزه زیرساختهای شهری استاندارد نیست
محمدباقر قالیباف، شهردار تهران به عنوان مهمترین مدیر شهری، با وجود اذعان به خطراتی که شبکههای زیرزمینی خدمات شهری برای پایتخت دارد، معتقد است که شهرداری آمادگی لازم برای مقابله با بحران را دارد ولی مشکل از آنجایی ناشی میشود که سازمانها و ارگانهای دیگر، حاضر به ارایه اطلاعات خود به شهرداری به عنوان مدیریت بحران نیستند. چند روز بعد از حادثه شهران در صحن شورا با ذکر اینکه در تهران بیش از ۴۰۰ نقطه پرخطر از حیث شبکههای خدمات زیر زمینی مانند شهران وجود دارد، گفت: امروزه شهرهایی در دنیا ایمن هستند که شبکه عظیم استاندارد زیر سطحی داشته باشند، شبکه حمل و نقل، فاضلاب، آبهای زیر سطحی و اگر بخواهیم تهران را از این منظر مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم شهر ما در حوزه زیرساختهای شهری استاندارد نیست و با استانداردهای دنیا فاصلهای زیاد دارد.
وی با تاکید بر اینکه اطلاعات زیر سطحی باید قابلدسترسی باشد تا بتوان در موارد ضروری در کمترین زمان برای کنترل اوضاع اقدام کرد، گفت: ما در شهرداری رصدخانهای ایجاد کردیم و در آن تمام اقدامات عمرانی که در هفت، هشت سال گذشته در شهر تهران انجام شده را به صورت نقشههای دقیق ذخیره کردیم که بالغ بر ۱۰۰ نوع اطلاعات در لایههای زیرین شهر میشود، در حقیقت یک شبکه اطلاعاتی در تاسیسات زیر سطحی به وجود آوردیم.
شهردار تهران در ادامه افزود: ایجاد کانال مشترک تاسیسات شهری موضوع دیگری است که باید مد نظر قرار داد. امروزه میبینیم هر دستگاهی حفاری میکند و همه تاسیسات کنترل هم قرار میگیرند که این خود یک عامل تهدیدزا است. در حالی که اگر مدیریت یکپارچه وجود داشت با ایجاد کانال مشترک تاسیسات چنین وضعیتی به وجود نمیآمد.
قالیباف ادامه داد: ممکن است برخی بگویند که چرا شهرداری این کار را نکرده است و در پاسخ باید گفت وقتی از برنامه سوم تا برنامه پنجم موضوع مدیریت یکپارچه مطرح میشود، قانون میشود و حتی ابلاغ هم میشود اما اجرا نمیشود دست شهرداری بسته میماند.
معاون عمرانی شهردارتهران: در مرحله جمعآوری اطلاعات هستیم
علیرضا جاوید، معاون عمرانی شهردارتهران هم در این مورد گرچه براین باور است که وضعیت کنونی زیرساختهای شهری میتواند برای تهران خطرآفرین و خطرناک باشد اما در عین حال از طرحی خبر میدهد که براساس آن شهرداری تهران موظف شده تا نقشهها و اطلاعات جدید این تجهیزات را تهیه و بهروزرسانی کند: این مهم برعهده سازمان فناوری شهرداری قرار گرفته تا این سازمان با همکاری سازمانهای مرتبط، نقشهها و اطلاعات لولههای گاز و آب و کابلهای برق و تلفن را تهیه و آنها را برای استفاده در مواقع بحرانی و بروز حوادث غیرمترقبه آماده کند که این اقدام مدتی است آغاز شده است.
رییس کمیسیون عمران شورای شهر: اطلاعاتی از اعماق زمین هم نداریم
احمد دنیامالی، رییس کمیسیون عمران شورای شهر اما به شکلی تخصصیتر به این موضوع نگاه میکند: عمق کم لولهها و تجهیزات زیرساختی در کنار این مساله که این تجهیزات عمدتا روی شریانهای اصلی شهر قرار دارند و همچنین فرسودگی این تجهیزات و همجواری این تجهیزات باعث شده تا این تجهیزات همواره در معرض خطراتی جدی باشند. به همین دلیل مدیریت شهری تلاش بسیاری کرده تا این وضعیت را ساماندهی کند ولی شواهد امر نشان داده که تاکنون به دلیل عدم همکاری سازمانهای ذیربط؛ این امر محقق نشده است.
وی ادامه میدهد: یادمان یاشد که تهران تا همین چند دهه قبل، آب مورد نیازخود را از قناتها و آبانبارها تامین میکرده است و به همین دلیل در زیر پای ما شبکه گستردهای از قناتها قرار دارد. در واقع تهران روی غارهایی قرار گرفته که میتواند برای شهر خطرناک باشد.
وی به تستهای انجام شده با دستگاههای مخصوص برای تعیین وضعیت و کشیدن نقشههای تجهیزات زیر زمین اشاره کرده و گفت: در مقطعی این کار توسط شهرداری تهران انجام شد ولی از آنجاییکه دستگاههایی که به کار گرفته شد، دستگاههایی بودند که تنها میتوانستند تا عمق چند متری از سطح زمین را رصد کنند، نمیدانیم در عمقهای زیادتر، تهران چه وضعیتی دارد؟
دنیامالی با ذکر اینکه این دستگاهها در ایران وجود ندارد، گفت: این در حالی است که حادثهای مانند شهران، در عمق ۴۰ متری رخ داده است. یعنی ما باید بتوانیم تا اعماق چند ده متری زمین از وضعیت خاک و تجهیزات زیرزمینی آگاه باشیم.
وی با تکیه بر روشهای امروزی دفن تجهیزات زیرساختی گفت: ما اصلا موافق دفن کردن بدون نقشه و طرح لولهها و کابلهای شهری نیستیم. بلکه برعکس، معتقدیم باید این تجهیزات را در داخل کانالهای مخصوصی قرار داد تا در مواقع ضروری، بتوان به راحتی به آن دسترسی داشت و بحران را مهار کرد. برخی کارشناسان اما براین باورند که نباید شبکههای ناهمگن – مانند لولههای گاز و کابلهای برق – را کنار هم قرار داد چرا که خود میتواند خطرناک باشد. به همین دلیل نمیتوان تمام تجهیزات را داخل یک کانال واحد قرار داد. اما با این وجود دنیا مالی براین باور است که میتوان به گونهای عمل کرد که این خطر مرتفع شود: اگر کمی تحقیق کنیم میتوانیم راهکاری برای حل این مشکل پیدا کنیم.
رییس کمیسیون عمران شورای شهر وقوع حوادثی مانند حادثه انفجار لوله گاز در شهران را طبیعی میداند و میگوید: الان علاوه برلولههای گاز ما با مسائل دیگری چون انبارهای نفت روبهرو هستیم که حقیقتا خطراتی به مراتب بیشتر از لولههای گاز شهری محسوب میشوند. وی هم در ادامه صحبتش به همان نکتهای اشاره میکند که پیش ازاین، حناچی به آن اشاره کرده بود: ما الان نقشه تاسیسات زیر زمین را داریم ولی مشکل آنجاست که این نقشهها دقیق نیست بلکه گاهی وقتی براساس نقشه جایی را میکنیم میبینیم اصلا شبکهای آنجا نیست یا اگر هست چند متر آنطرفتر قرار دارد.
دنیا مالی از سویی به جنبه دیگری از حضور بیضابطه تجهیزات شهری اشاره میکند و میگوید: یکی از برنامههای شهرداری و مدیریت شهری توسعه شهر در زیر زمین است. برای این کار شناسایی و ایمن کردن تجهیزات شهری یکی از ارکان اصلی است. اما این امر تاوقتیکه مدیریت شهری یکپارچه شهری اجرایی نشود، محقق نخواهد شد و تهران همچنان مانند بمبی عمل خواهد کرد که هر لحظه امکان انفجار آن میرود.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر: تا فاجعهای رخ ندهد موضوع را جدی نمیگیریم
محمد سالاری، رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهروضعیت کنونی را نتیجه بیبرنامگی و سوء مدیریت شهری در دهههای گذشته میداند. به اعتقاد وی خطراتی که امروز از سمت و سوی شبکههای خدمات شهری زیر زمین تهران را تهدید میکند میراثی است شوم از آنچه تاکنون در این کلانشهر گذشته است: تا همین دو – سه سال قبل تهران بدون داشتن سندی بالا دستی یا طرحی جامع و تفصیلی و تنها برمبنای یکسری دستورالعمل و تصمیمهای سلیقهای مدیران شهری اداره میشده است. بنابراین شهر بدون هیچ اصل علمی و منطقی و شهرسازی رشد پیدا کرده و به این شکلی رسیده که امروز خودش برای مردمش، تهدیدی بالقوه تلقی میشود.
وی ادامه میدهد: این وضعیت امروز به چنان مرحلهای رسیده که باعث شده تا تهران در بین کشورهای جهان یکی از بدترین و خطرناکترین زیرساختهای شهری را داشته باشد. نتیجه این اهمال و سوء مدیریت هم الان مشخص نمیشود بلکه زمانی این مساله جلوه پیدا میکند که خدای ناکرده حادثهای مانند زلزله در تهران رخ بدهد. آن وقت است که تازه میفهمیم که چقدر خطرناک هستند. ضمن اینکه تغییر اقلیمی که امروز در بسیاری از کشورهای جهان و ازجمله در ایران رخ داده و میدهد، باعث بروز چالشهای جدید برای شهرهای بزرگ جهان شده است. به عنوان مثال فرونشست زمین، میتواند در کنار شبکه زیرساختی شهر تهران، خود چالشی مهم برای پایتخت باشد.
رییس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهرنبود شبکه فاضلاب را یکی دیگر از معضلات تهران میداند و میگوید: نبود شبکه فاضلاب باعث شده تا چاههای فاضلاب در تهران به صورت «جذبی» باشند که در دراز مدت موجب به وجود آمدن غارها و حفرههای بزرگی در دل زمین شده که با توجه به فرونشست زمین که این روزها بهشدت تهران را تهدید میکند، به شکل خطرناکی تهران را تهدید میکند. این خطر وقتی جدیتر میشود که این خطرات را در کنار خطر گسلهای زلزله خیز و ساخت وسازهای بدون رعایت اصول مهندسی، قرار دهیم.
وی معتقد است که برای حل این معضل بهترین راهحل تدوین پیوستهای مطالعاتی برای طرحهاست: البته این پیوستهای مطالعاتی باید قبل از اجرای طرح تدوین شود نه اینکه بعد از تکمیل یک طرح و برای رفع تکلیف بخواهیم یک پیوست تهیه و به آن ضمیمه کنیم.
سالاری از ایجاد مدیریت یکپارچه شهری به عنوان یکی دیگر از راهحلهای کاهش این خطرات یاد میکند و میگوید: در کنار این اقدام باید نهضتی با عنوان نهضت احداث کانالهای مشترک شهری در تهران راه افتد. یعنی کمیتهای با ریاست مدیریتهای عالی کشوری و عضویت مدیریت شهری تشکیل شود و در آن به سرعت برای تاسیس چنین کانالی تصمیمگیری کنند.
این کارشناس شهرسازی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون مطالعاتی در مورد وضعیت شبکههای زیر زمینی شهری تهران و عواقب ناشی از بروز رخدادهای طبیعی مانند سیل و زلزله و… برآنها انجام شده یا خیر، میگوید: مطالعات که زیاد انجام شده ولی هیچ کدام با دیگری نمیخواند و معتبر نیستند. منتها مشکل ما این نیست. مشکل از جایی ناشی میشود که مسوولان ما هنوز چنین مسائل زیربنایی برایشان دغدغه نیست بلکه بیشتر به دنبال کارهای زود بازده و تبلیغاتی هستند. شهرداری میخواهد چند طرح عمرانی حتی نه چندان مهم را اجرا کند تا بگوید من کار میکنم. شورای شهر دایم فقط مصوبه اجرا میکند تا بگوید به فکر شهر و نیازهایش هست و اذهان عمومی علیهش نباشد، ولی هیچکس به چنین مسائل مهمی که میتواند فاجعهای انسانی را رقم بزند توجهی ندارد. تاوقتیکه چنین است نمیتوان برای کاهش خطرات شبکههای اجتماعی زیر زمین، کاری کرد.
رییس ستاد بحران شهر تهران: زیرساختهای شهری در صورت بروز حوادث طبیعی بزرگ، فاجعهای تمام عیارند
در زمان بروز حوادث شهری، به خصوص حوادث غیر مترقبه نخستین واصلیترین سازمانی که درگیر حادثه میشود و در عین حال اصلیترین سازمانی که باید پاسخگو باشد، ستاد بحران است. سازمانی که وظیفه آن ساماندهی سازمانهای مرتبط و فرماندهی مدیریت بحران در زمان وقوع حادثه است. دکتر احمد صادقی، رییس ستاد بحران شهر تهران در گفتوگو با «اعتماد» با قبول اینکه در صورت بروز حادثهای جدی مانند زلزله، شهر تهران در مورد زیرساختهای شهری با مشکلاتی جدی روبهرو خواهد شد، گفت: البته در مورد حوادث کوچکتری مانند شهران، براین باورم که میتوانیم به خوبی از عهده کنترل بحران برآییم ولی در مورد حوادث بزرگ و فراگیر…
وی در پاسخ به این سوال که آیا سازمانهایی مانند گاز و آب و برق، اطلاعاتشان را در اختیار شما قرار دادهاند یا خیر، گفت: بله تا حدودی این اتفاق افتاده است. ولی مشکل از جایی شروع میشود که خود آنها نیز اطلاعات دقیقی در مورد تجهیزات زیر زمینی خود ندارند. به عنوان مثال بارها اتفاق افتاده که در موقع حادثه، براساس نقشه و برای رسیدن به لوله مثلا گاز، نقطهای را حفاری کردهایم ولی اثری از لوله نبوده است. یا اگر هم بوده، چندین متر دورتر بوده است. همین مساله باعث شده تا ما از اجرای نقش خود که همان کنترل بحران و نظارت بر عملیات باشد عقب بیفتیم.
دکتر صادقی همچنین براین باور است که نقشههای سازمانهای یاد شده باید به روز شده و در اختیار ستاد بحران قرار گیرند. اما در وضعیت کنونی چگونه میتوان تجهیزات زیر زمینی شهری را ساماندهی و از بروز فاجعهای ملی جلوگیری کرد؟ سوالی که رییس ستاد بحران تهران به آن اینگونه پاسخ میدهد: شاید بهترین گزینه ایجاد شبکه مشترک زیرساختهاست. به این معنا که که تمام شریانهای شهری را در داخل کانالهای زیر زمینی قرار میدهند که در زیر زمین است و مسیر کارگذاری آنها نیز کاملا مشخص است و در موارد بحرانی و بروز حادثه، میتوان به راحتی به این شریانها دسترسی داشت و آنها را مدیریت کرد.
به گفته رییس ستاد بحران تهران، سالهاست که این طرح از سوی مدیریت شهری مطرح شده است ولی بنابردلایلی تاکنون عقیم مانده است. صادقی در مورد دلایل توقف این طرح میگوید: اختلافی که باعث شد تا این طرح اجرایی نشود موضوعی بود که مورد نگهداری این شبکه مطرح بود. قرار بود که هر یک از سازمانهای آب و گاز و… هزینهای را برای «نگهداری» این شبکه به شهرداری بپردازند ولی سازمانهای ذیربط تا امروز زیر بار این تعهد مالی نرفتهاند و درست به همین دلیل این طرح هنوز اجرایی نشده است.
وی با تصدیق خطرناک بودن لولههای گاز زیر سطح زمین شهر تهران به نکته دیگری اشاره میکند که تاکنون کمتر به آن اشاره شده است: بافت شهر و ترکیب خاک تهران به گونهای است که واقعا برای شبکههای زیر زمینی به خصوص لولههای گاز آن فکری کرد. الان در جهان، شهرهای مشابه تهران، به جای استفاده از «گاز» به سمت استفاده از «برق» رفتهاند. شاید خیلیها بگویند که تبدیل شبکه گازرسانی به برق، هزینه کمرشکنی را دارد و مقرونبهصرفه نیست ولی مطالعات ما نشان میدهد که این مساله در دراز مدت بهشدت اقتصادی است. ضمن اینکه خطرات امروز این لولهها را نیز ندارد.
وی از دولت و مجلس میخواهد تا رویهای را اتخاذ کنند که براساس آن طرح جامع شهری هر چه سریعتر به تصویب برسد، چرا که شاید آخرین امید تهران برای بهبود شرایط کنونی و مدیریت بحرانهایی که نمیتوان از آنها اجتنباب کرد، اجرای همین شیوه مدیریت است.
به نظر میرسد قصه زیرساختهای شهری تهران، مانند بسیاری دیگر از مشکلات و دغدغههای شهری، قصهای است سریالی که قرار نیست به این زودیها حل شود. حل شدن که جای خود دارد، حتی کسی زحمت پیگیری آن را هم به خود نمیدهد؛ قصهای که میتواند پایانی تراژیک را برای کلانشهر بیدر و پیکر تهران رقم زند. فاجعهای که شاید بشود از همین الان جلوی آن را گرفت، اگر…